تو می دانی که این مدت چه کشیده ام |
اضطراب و استرس درونی ام را امشب می خواهم با تو مطرح کنم با تویی که تنها کسی هستی که از درونم با خبری نیازی به گفتن نیست زیرا تو همه را می دانی تو می دانی که این مدت چه کشیده ام ...
خدایا احساس می کنم که سال ها پیر شده ام چقدر دوری از تو بد است وقتی از تو دور بودم همه چیزم را از دست دادم اعتماد به نفسم را ، آرامشم را ، روحم را ،پاکیم را ، اعتقاداتم را و از همه مهم تر رضای تو را از دست دادم و هیچ چیز نمی تواند من را اینگونه ویران کند مگر اینکه تو مرا مثل گذشته دوست نداشته باشی خدای من، عشق من ،لحظه لحظه فکر و اندیشه من ،می خواهم دوباره با تو بودن را تجربه کنم اما این بار با تجربه بی تو بودن تا اینباربیشتر حضورت را در دلم قدر بدانم خدایا در امتحان سختی قرار گرفته ام این چند وقت یادم نمی آید شبی را بدون نگرانی و اضطراب سر بر روی بالش گذاشته باشم و فکرم و اندیشه ام را در طول روز به مشکلات اختصاص نداده باشم خدایا فردا برایم بسیار مهم است و هیچ چیز بدون اراده تو امکان پذیر نیست
پس از یگانه کسی که می تواند کاری انجام دهد عاجزانه درخواست کمک دارم خدایا مگر به غیر تو چه کسی توانایی یاری مرا دارد ؟
پس مرا بپذیر و یاریم کن ...
|